احتمالا برای شمایی که در حال حاضر این مقاله رو میخوانید و میخواهید بدانید استراتژی برند چیست، برندسازی خیلی مهم باشه.همچنین میدونید که باید روی بازاریابی برندتان کارکنید.اما اگر فکر میکنید برند شما فقط در هویت بصریش خلاصه میشه، یعنی لوگو، وبسایت و بستهبندی محصول و چیزهای مشابه این، سخت در اشتباهید و به احتمال بالا پول زیادی را نیز هدر دادهاید.
برندسازی هم میتواند پیچیده باشد و هم نسبتا ساده باشد. در اصل، برند همان تصویریست که مردم از شرکت و محصولات یا خماتی که ارائه میدهد، در ذهن دارند.چیزهایی مثلا لوگو و بستهبندی باید با این برداشتها همسو باشند و ختی متوانند به شکلگیری برند نیز کمکی برسانند.
حالا اکر کنجکاوید که بدونید چطور یک استراتژی برند رو توسعه بدهید، بهتون پیشنهاد میکنیم که این مثاله را بخوانید. در این متن 8 قدم برای تهیه و تدوین یک استراتژی برند بینقص را برای شما عزیزان نوشتهایم.
تفاوت برندسازی و بازاریابی
برند شما به سادگی، همتن تصویریست که مخاطبان بالقوه از شما در ذهن دارند
برای مثال، مردم دیدگاه خاصی نسبت به تویوتا دارند: سازنده خودروهای ارزان (البته برای ما خیلی ارزان نیست!ً) اما قابل اعتماد.واقعیت این است که در دنیا خودروهای تویوتا از اعتبار زیادی برخوردار نیستند. هیچکس حاضر نیست برای خرید یک تویوتا، حتی با انبوهی از امکانات جدید، ۱۰۰ هزار دلار هزینه کند.
اما اگر لوگوی لکسوس یا بنز و یا مازراتی را روی همان خودرو بچسبانید، مردم حاضرند بیشتر از 100 هزار دلار نیز هزینه کنند. ساده بود نه؟!
امیدوارم قدرت بندسازی را درک کرده باشید. بخش تصمیمگیری مغز ما را میتوان طوری آموزش داد که یک برند را به برند دیگر ترجیح دهد.این آموزش آنقدر میتواند خوب باشد که به معنا واقعی کلمه بر بخشی از مغز که مسئول پردازیش احساسات است، غلبه کند.(مثل چشایی ما)
مثال دیگری از قدرت برندسازی
در یک مطالعهی جالب که در سال ۲۰۰۴ در دانشکدهی پزشکی بیلور انجام شد، محققان از MRI برای رصد فعالیت مغز افراد در حین نوشیدن کوکا و پپسی استفاده کردند.
وقتی افراد در یک تست کور نوشابهها را مینوشیدند، بخشهای مغز مرتبط با قضاوت و ترجیح، غیرفعال باقی میماندند، در حالی که بخشهای مرتبط با پاداش و لذت فعال میشدند.
نکتهی جالبتر این بود که این بخشها در هنگام نوشیدن پپسی نسبت به کوکا، فعالیت بیشتری داشتند. (جالب است بدانید که در تستهای کور که توسط خود شرکت پپسی در دهه ۱۹۷۰ انجام شده بود، اکثر افراد طعم پپسی را کمی ترجیح میدادند.)
این مطالعه نشان میدهد که طعم و مزه، تنها عامل تعیینکنندهی انتخاب ما بین دو نوشابه نیست. در واقع، برند، تبلیغات و تصورات ما از هر نوشابه، نقشی اساسی در فعال شدن بخشهای پاداش و لذت مغز ما در هنگام نوشیدن آنها دارند.
به عبارت دیگر، حتی اگر در یک تست کور، طعم کوکا را به پپسی ترجیح دهیم، ممکن است در شرایط عادی، به دلیل قدرت برند و تبلیغات پپسی، تمایل بیشتری به نوشیدن آن داشته باشیم.
این قدرت برند را نشان میدهد.برند میتواند به معنای واقعی کلمه، روی خوب یا بد بهنظر رسیدن یک محصول تاثیرگذار باشد.
البته، شما نمیتوانید به زور، ذهنیت مردم را نسبت به خودتون تغییر بدهید.برداشت آنها همیشه با تصویری که شما از خودتان دارید (البته از برندتان) فرق دارد.اما میتوانید تا حد بسیار زیادی روی تصمیم گیری مردم تاثیر بگذارید.اما باید آن چیزی که ارائه میدهید با برندی که میسازید، همخوانی داشته باشد.ایجاد شهرت برای کیفیت، با ارائه محصول با کیفیت به دست میآید، نه فقط با ادعای آن.
به هر حال، قبل از اینکه روی یک استراتژی برندسازی سرمایهگذاری کنید، لازم است که بدانید بازاریابی و برندسازی چه تفاوت های دارند و اصلا برند چه چیزی هست و چه چیزی نیست.
برند چیست؟
- یک هویت و شخصیت منحصر به فرد برای یک کسب و کار، محصول یا خدمت
- راهی برای شکل دادن به احساسات و برداشتهای مشتری از طریق پیامها، تصاویر و تجربیات یکسان
- رویکردی برای ایجاد اعتماد، وفاداری و شناخت در بین مخاطبین هدف.
- راهکاری برای متمایز کردن یک کسب و کار از رقیبان و رساندن ارزشها، مأموریت و وعدههایش.
- روشی برای تأثیرگذاری روی رفتار مشتری و تصمیمات خرید، با ایجاد ارتباطات ماندگار و معنیدار.
برند چه چیزی نیست؟
- فقط یک لوگو یا هویت بصری – برند کل تجربهی برند رو در بر میگیره.
- محدود به تلاشهای بازاریابی یا تبلیغاتی – این شامل تمام جنبههای کسب و کار، از جمله خدمات مشتری و کیفیت محصول میشه.
- چیزی که فقط به صورت آنلاین انجام میشه – برندسازی شامل تمام جنبههای بازاریابی میشه.
- در مورد فریب یا دستکاری – برند باید اصیل، شفاف و مطابق با ارزشهای برند باشه.
- یه راهحل سریع یا یه موفقیت یکروزه – برای ساختن و حفظ یه برند قوی، پایدار و شناختهشده، به تلاش مداوم، زمان و سرمایهگذاری نیاز داره.
- صرفاً مسئولیت بخش بازاریابی – این نیازمند همکاری و هماهنگی کل سازمانه.
خیلی دیدهایم شرکتهایی که مشکلات زیادی در مورد تصویر خودشان در ذهن مردم دارند، درمورد تغییر برند صحبت میکنند; به مانند اینکه “بازسازی” یا “ریبرندینگ” یک برند، راه حل جادویی برای این مشکل است.برند چیزی نیست که فقط روی با تغییر یک بستهبندی محصول عوض بشه یا با تغییر رنگ سازمانی بازسازی شود.برند، بخش جدایی ناپذیر از عملیات و فرهنگ کسب و کار میباشد.
برای اینکه بدانید عناصر کلیدی برندسازی چه چیزهایی هستند و چطور میتوانید آنها را در یه استراتژی مؤثر ادغام کنید، ادامه مقاله استراتژی برند چیست را از دست ندهید.
چگونه یک یک استراتژی برند طراحی و تدوین کنیم؟
اگر برندی ندارید یا میخواهید آن را به طور واضحتر تعریف کنید، باید یک استراتژی برند طراحی کنید. به یاد داشته باشید که این فقط یک وظیفه برای بخش بازاریابی نیست، اگرچه تیم بازاریابی شما ممکن است رهبری این تلاش را بر عهده داشته باشد.
یک استراتژی قوی و کارآمد برای ساخت برند به رهبران و مدیران از سراسر سازمان نیاز دارد. امور مالی، خدمات مشتری، فروش، منابع انسانی – باید نمایندگانی از هر بخش در این امر حضور داشته باشند و به خوبی نقش خود را ایفا کنند
در زیر به شما 8 روش برای طراحی و تدوین استراتژی برند را گفتهایم.
1 – تعریف هویت برند
برای اینکه برند خود را به خوبی بشناسید و معرفی کنید، لازم است عناصر کلیدی محرک سازمان خود را تعریف و به طور واضح بیان کنید. این عناصر عبارتند از:
- هدف: به معنای واقعی کلمه، چرا سازمان شما وجود دارد؟ چه کسی آن را تأسیس کرده و چرا؟
- ارزشها: چه چیزی برای سازمان شما مهم است؟ چه باورهایی برنامهریزی و تصمیمگیری را هدایت میکنند؟
- ماموریت: هدف نهایی سازمان چیست؟ امیدوار است به چه چیزی دست یابد؟
- شخصیت: پس از تعریف “چه” و “چرا”، پاسخ به “چگونه” به شما کمک میکند تا شخصیت برند خود را تعریف کنید. آیا سازمان شما یک شرکت نوپا و آیندهنگر است که در حال تغییر قوانین است یا یک نهاد تثبیتشده است که به سنتها اهمیت میدهد؟
در دنیای امروز، بازار مملو از برندهایی است که ظاهراً محصول یا راهحلی کاملاً یکسان ارائه میدهند. همانطور که کیم اسکوپتا، مدیر ارشد محتوا در NP Accel میگوید: «برای موفقیت، نیاز دارید که خودتان را متمایز کنید و به راحتی و سرعت، آن ویژگی منحصر به فرد خود را منتقل نمایید.»
به یاد داشته باشید که صادق و اصیل باشید. استراتژی برندی که بر مبنای عناصر غیر واقعی بنا شود، کارایی نخواهد داشت. کیم میگوید: «نسل Z بیش از هر نسل دیگری به اصالت برند اهمیت میدهد. آنها میتوانند یک ترفند بازاریابی را از فاصلهای دور تشخیص دهند. دریابید برند شما «چه کسی» است، نه فقط «چی هست»، و اجازه دهید این موضوع، فعالیتهای بازاریابی شما را هدایت کند.»
این تمرین میتواند روشی عالی برای «بازگشت به اصول اولیه» باشد؛ اینکه سازمان شما چه چیزی را به عرصه ارائه میدهد و فعالیتهای بازاریابی برند شما را شکل دهد.
2 – شناخت مخاطب هدف
از آنجایی که برند شما تصویری است که مخاطبان هدف از آن دارند، استراتژی برند شما بر درک ماهیت آنها استوار است. برای این کار، نیاز به پاسخ به سوالاتی مانند سن، محل زندگی، چالشهای مرتبط و خواستههای آنها از محصول یا خدماتی مانند خدمات شما دارید.
روشهای مختلفی برای یافتن پاسخ به این سوالات وجود دارد، از جمله:
- ایجاد نظرسنجی آنلاین یا پرسشنامه: میتوانید با ایجاد نظرسنجی یا پرسشنامه آنلاین، اطلاعات ارزشمندی را از مخاطبان هدف خود جمعآوری کنید.
- مصاحبه و گروههای متمرکز: انجام مصاحبه و تشکیل گروههای متمرکز با اعضای مخاطب هدف، به شما این امکان را میدهد تا مستقیماً با آنها صحبت کرده و در مورد انگیزهها، مشکلات و فرآیند تصمیمگیری آنها اطلاعات کسب کنید.
- رصد شبکههای اجتماعی: با رصد کردن مکالمات در شبکههای اجتماعی، گروههای بحث و گفتگو و سایتهای مرتبط با صنعت خود، میتوانید به درک بهتری از نیازها و خواستههای مخاطبان هدف دست یابید.
- تحلیل دادهها: با استفاده از ابزارهای تحلیل داده، میتوانید نحوهی استفادهی بازدیدکنندگان از وبسایت خود و چگونگی رسیدن آنها به سایتتان (مثلاً از طریق جستجو یا لینک ارجاعی) را ردیابی کنید.
با استفاده از این اطلاعات میتوانید «پرسوناهای خریدار» ایجاد کنید. پرسوناهای خریدار، نمادهای کلی و فرضی از مشتریان ایدهآل شما هستند. با داشتن درک درستی از پرسوناهای خریدار، میتوانید تاکتیکهای بازاریابی برندی را طراحی کنید که با مخاطبان شما همخوانی داشته و بر آنها تأثیر بگذارد.
3 – تحلیل رقبا: کلیدی برای تمایز برند
توسعهی استراتژی برند شما باید شامل شناسایی و تحلیل رقبا باشد. با این کار میتوانید تفاوتهای شرکت، محصول یا خدمات خود را با سایر رقبا کشف کنید و همچنین از جایگاه بازاریابی برند آنها در چشمانداز صنعت مطلع شوید.
برای انجام یک تحلیل رقابتی جامع، ابتدا باید هر رقیب را شناسایی کرده و اطلاعاتی دربارهی آنها جمعآوری کنید. این اطلاعات باید شامل محصولات و خدماتی که ارائه میدهند و نحوهی توزیع آنها، تاکتیکهای فروش و بازاریابی، قیمتگذاری و سهم فعلی آنها از بازار باشد.
سپس نقاط قوت و ضعف هر رقیب را تجزیه و تحلیل کنید. این موارد میتواند شامل قیمتهای بالا یا پایین، خدمات پس از فروش (از جمله مواردی مانند گارانتی و ضمانت)، شهرت برند و سرمایه مالی آنها باشد.
همچنین جایگاه بازاریابی آنها را ارزیابی کنید. آنها به دنبال جذب چه مخاطبانی هستند؟ پیام برند آنها چه چیزی را منتقل میکند؟ آیا آنها یک پیشنهاد ارزش منحصر به فرد ارائه میدهند؟
از چارچوب تحلیل نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها برای سازماندهی یافتههای خود و پیامدهای آنها استفاده کنید. این فرآیند میتواند به شما کمک کند تا شکافها یا فرصتهایی را که کسبوکار شما میتواند از آنها بهرهبرداری کند، شناسایی کرده و به توسعه یک برند واقعاً منحصر به فرد دست یابید.
4 – پیامرسانی برند: تعریف و توسعه
عنصر پیامرسانی در استراتژی برند شما باید شامل یک داستان برند و یک شعار باشد که از پیشنهاد ارزش منحصربهفردی که از طریق تحقیقات استراتژی برند خود شناسایی کردهاید، نشأت میگیرد.
به عنوان مثال، شرکت آلمانی BMW خودروهای لوکس را برای مشتریان ثروتمند طراحی میکند. داستان برند آنها دربارهی لذت رانندگی با خودروهای لوکس، پرقدرت و شاسیبلندهای با طراحی شیک است. شعار برند، “ماشین رانندگی نهایی” (The Ultimate Driving machine)، تصویر برند را به خوبی خلاصه میکند و ارزش پیشنهادی آن را به سرعت منتقل میکند.
برای ایجاد پیامرسانی برند خود، تصمیم بگیرید که چه نکات کلیدی را میخواهید در مورد برندتان منتقل کنید. متن باید به یاد ماندنی و مختصر باشد.
لحن و صدای پیامرسانی باید با شخصیت برند و هنجارهای صنعت شما مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال، یک فروشگاه مواد غذایی میتواند یک شعار سرگرمکننده و شوخطبع داشته باشد، اما یک سیستم مراقبتهای بهداشتی احتمالاً نباید اینطور باشد.
پس از ایجاد پیامرسانی کلی خود، چارچوبهایی را برای همه کانالها و نقاط تماس بازاریابی برند خود مانند بستهبندی محصولات، محتوای وبسایت، رسانههای اجتماعی و غیره توسعه دهید.
5 – عناصر بصری برند: تکمیلکنندهی پیام برند
پس از تثبیت پیامرسانی، زمان آن رسیده که به ظاهر برند خود فکر کنید. در استراتژی برند، درک این نکته مهم است که محتوای بصری به اندازهی کلمات، داستان برند را روایت میکند.
رنگهایی را انتخاب کنید که شخصیت برند شما را منعکس کنند. به عنوان مثال، رنگ قرمز قوی بوده و حس فوریت را القا میکند. رنگ سبز انتخابی آشکار برای سازمانهای مرتبط با محیط زیست و پایداری خواهد بود.
قطعهی مرکزی، لوگو است. همه، لوگوی نایک و لبخند روی لوگوی دیجیکالا را به رسمیت میشناسند. لوگوی شما نیز باید به طور لحظهای قابل شناسایی باشد. یک طراح گرافیک ماهر میتواند به شما در طراحی چیزی کمک کند که هم حرفهای باشد و هم به اندازهی کافی انعطافپذیر باشد تا در تمام مواد بازاریابی برند شما مورد استفاده قرار گیرد.
یک فونت انتخاب کنید که براق و حرفهای به نظر برسد (یعنی لطفاً از Arial و roboto استفاده نکنید!) و در فرمتها و تنظیمات مختلف خوانا باشد. داراییهای بصری مانند تصاویرسازیها، نمادها و تصاویر باید برند شما را تقویت کنند. برای مثال، برندی که حال و هوای تاریخی بیشتری دارد، ممکن است از تصویرسازیهایی با ظاهر هنری و دستی به جای عکس استفاده کند.
6 – پیادهسازی برندسازی یکپارچه: حفظ انسجام در همهی بخشها
مستندسازی هویت بصری برند، تضمینکنندهی انسجام در همهی داراییها و نقاط تماس برند شماست. علاوه بر ارائه دستورالعمل در مورد رنگها، تایپوگرافی و تصاویر، میتوانید راهنماییهایی دربارهی اصول طراحی و نحوهی استفاده از لوگو (از جمله نحوهی صحیح و غیر صحیح استفاده از لوگو) نیز بگنجانید.
این اطلاعات باید در یک «راهنمای سبک بازاریابی برند» ذخیره شود که به راحتی برای همه افراد سازمان در دسترس باشد. این کار تضمین میکند که ارتباطات و نشریات در سراسر شرکت، مانند ایمیلها، گزارشها و بیانیههای مطبوعاتی، با دستورالعملها مطابقت داشته و یک برند منسجم و یکپارچه را ارائه دهند.
همچنین باید برای مواد پرکاربرد مانند ارائهها و امضاهای ایمیل، قالبهایی با اصول برندتان طراحی کنید که از قبل با لوگوی شما، فونت و رنگهای صحیح و سایر عناصر برند پر شده باشند.
7 – تقویت ارزش برند: راز وفاداری مشتری
ارزش برند به ارزشی گفته میشود که با شناخت، درک و احساساتی که مصرفکنندگان نسبت به یک برند در ذهن خود دارند، مرتبط است. ارزش بالای برند میتواند به آگاهی بیشتر از برند و وفاداری مشتری منجر شود. پرورش این ارزش، بخش مهمی از هر استراتژی برند است.
اما ساختن ارزش برند فقط به دیده شدن آن محدود نمیشود. شما با ارائه محصولات و خدمات با کیفیت بالا و همچنین تجربیات استثنایی برای مشتری در هر نقطه تماس در طول مسیر خرید، ارزش برند را ایجاد میکنید. مواجههی مداوم مشتریان با برند شما، آن را در ذهن آنها تقویت میکند.
تعامل با مخاطبان هدف از طریق رسانههای اجتماعی، مسابقات و تبلیغات نیز میتواند ارزش برند را تقویت کند، اما اطمینان حاصل کنید که این تعاملات با برند شما همسو باشند. همچنین میتوانید مشتریان راضی را تشویق کنید تا با نقد و توصیهی محصول شما در وبسایتهای مصرفکنندگان، نشریات تخصصی و رسانههای اجتماعی، به عنوان مدافعان برند عمل کنند.
به روشهای نوآورانهای برای تقویت ارزش برند خود فکر کنید. رسانههای نوظهور و پلتفرمهای جدید، فرصتهایی هستند که باید از آنها بهره برد.حضور مداوم در کانالهای مختلف، با گذشت زمان ارزش برند شما را تقویت و مستحکم میکند. ساختن این ارزش زمان و تلاش میطلبد، اما پاداش آن ارزش تمام تلاشهای بازاریابی برند شما را خواهد داشت.
8 – سنجش و تطبیق پذیری
یک استراتژی برند مؤثر باید شامل برنامههایی برای نظارت بر عملکرد برند و در صورت لزوم تطبیق آن باشد. تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد با معیارهایی مانند درک برند، وفاداری مشتری و آگاهی از برند میتواند به شما در ردیابی برند و عملکرد آن کمک کند.
چگونه میتوانید این اطلاعات را به دست آورید؟
- میزان تعامل خود را در رسانههای اجتماعی بسنجید. به طور کلی، تعداد زیادی اشتراکگذاری، لایک و نظرات مثبت، خوب هستند.
- ترافیک وبسایت، تعامل با محتوا و نرخ باز شدن ایمیل را اندازهگیری کنید.
- با استفاده از گروههای متمرکز یا بازخورد مشتری، تحقیقات بازار در مورد نحوهی درک برند خود انجام دهید. به نظرات در حسابهای رسانههای اجتماعی و سایتهای مرتبط با صنعت یا حوزهی کاری خود نگاهی بیندازید.
- عملکرد مالی را بررسی کنید. دسترسی و شناخت بیشتر برند میتواند به فروش و درآمد بیشتر منجر شود.
اگر برند شما به طور منفی درک میشود یا تأثیر زیادی ندارد، ممکن است نیاز به بازنگری در استراتژی و تلاشهای بازاریابی برند خود داشته باشید.
نتیجهگیری
توجه به تمامی عناصر برندسازی سودمند است. برند شما بر همهی جنبههای کسبوکار شما، از سئو و بازاریابی محتوا گرفته تا بستهبندی و طراحی وبسایت، تأثیر میگذارد و آنها را هدایت میکند.
با دنبال کردن این چارچوب برای توسعه استراتژیک برند، میتوانید کسبوکار خود را در مسیر درست قرار دهید، خواه در حال ایجاد یک برند جدید، بهبود تصویر برند خود باشید یا نیاز به تنظیم استراتژی خود داشته باشید.